top of page
Writer's pictureMichael Thervil

اسرائیل: قتل فراقضایی فواد شکر، رهبر حزب الله،

نوشته شده توسط مایکل ترویل

 


دیروز در یک تشدید بزرگ دیگر در غرب آسیا، اسرائیل این آزادی را به دست آورد که در قتل فراقضایی یک فرمانده ارشد نظامی حزب الله به نام فواد شکر شرکت کند. این قتل فراقضایی فواد شکر در جریان یک حمله هوایی در بیروت، لبنان، پس از کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر حماس توسط اسرائیل صورت گرفت. کشته شدن فؤد شکر نمی تواند در زمانی حتی بدتر از دیروز اتفاق بیفتد، زیرا به نظر می رسد که هر گونه مذاکرات دیپلماتیک برای آتش بس در غزه یا در منطقه بلندی های جولان (سرزمین سوریه که به زور توسط اسرائیل ضمیمه شده است) کاملا از روی میز خارج شده است. با این اوصاف، بسیاری از مردم در منطقه و سایر نقاط جهان از خود می پرسند که حزب الله چگونه می خواهد به چنین حملاتی از سوی اسرائیل در داخل مرز لبنان پاسخ دهد.

 

آمریکا که به کمک های اسلحه به اسرائیل ادامه می دهد، صرف نظر از اینکه چه تعداد نفری را می کشد، اظهار داشت که هیچ اطلاعی از اقدامات اسرائیل ندارد، اما در حالی که هرگونه دخالت در قتل فراقضایی فواد شکر را انکار می کند، به نظر می رسد که آمریکا حمله هوایی اسرائیل را محکوم نمی کند که چندین نفر بی گناه کشته شدند. از دیدگاه بسیاری، به نظر می رسد که هیچ، حتی ایالات متحده، نمی تواند هیچ نوع نفوذ و/یا کنترلی بر اسرائیل اعمال کند تا آنها را از تبدیل شدن به کاتالیزی که مطمئنا جنگ های از پیش موجود در منطقه را گسترش می دهد، باز دارد. به گفته اسرائیل، این حمله هوایی به دلیل حمله موشکی که حزب الله را در آخر هفته مقصر آن دانستند و منجر به کشته شدن 12 کودک شد، انجام شد.

 

با این حال، وقتی نوبت به توجیه حمله موشکی روز سه شنبه توسط اسرائیل می رسد، بسیاری از مردم از خشم پرچم های مزخرف خود را بالا می برند. این به این دلیل است که فیلم های ویدئویی در اطراف وجود دارد که به نظر می رسد اسرائیلی ها را در حال شلیک همان موشک نشان می دهد که نتیجه معکوس داشته است و در نتیجه منجر به کشته شدن همان 12 کودکی می شود که اسرائیل از آنها به عنوان توجیهی برای این حمله هوایی استفاده می کند. اما یک سوال حتی عمیق تر وجود دارد که باید به ذهن خطور کند و آن این است:

 

چه مدت و چه مدت طول می کشد تا نه تنها حزب الله و حماس، بلکه همه کشورهای عربی در همبستگی با اسرائیل متحد شوند؟

 

این سوال به این دلیل مطرح است که بسیاری از کارشناسان ژئوپلیتیکی با این مفهوم موافق هستند که کشورهای عربی «بیش از حد حرف می زنند و به ندرت حرف می زنند» به استثنای تنها استثنای انصارالله و تعداد انگشت شماری از «افراط گرایان اسلامی». صحبت از افراط گرایان شد، برخی از مردم این را عجیب می دانند که اصطلاح افراط گرایان فقط در مورد افرادی در جهان عرب به کار می رود که شجاعت «نه» گفتن به آمریکا و غرب جمعی را دارند و در واقع بدون پشیمانی از آن خطی که در شن و ماسه کشیده شده است، حمایت می کنند.

 

موضوع دیگری که ذهن های جمعی در سراسر جهان به آن نتیجه می رسانند این است که کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و دبی بیش از حد به پول اهمیت می دهند. و آنها این کار را تا حدی انجام می دهند که نه تنها چشم خود را بر نسل کشی که در غزه در جریان است می بندند، بلکه حاضرند هم چشم و گونه خود را بر قتل های فراقضایی که اسرائیل علیه سایر اعراب در سراسر غرب آسیا انجام می دهد، با مصونیت از مجازات ببندند.

Yorumlar


bottom of page